فاضل حیدری مدیرمسول
خبر تعطیلی مؤسسات قرآن از جمله اخبارتلخی است که گاهی گوش های مسلمانان رامی خراشد . این خبرهای بد متأسفانه به خبرهای عادی تبدیل شده است. ادعای اینکه فعالیتهای قرآنی پس از پیروزی انقلاب جانی تازه گرفت و احیا شد، ادعایی به گزافه نیست وعین واقعیت است؛ چراکه فعالیتهای سالهای قبل از انقلاب فقط به برپایی جلسات خانگی و گاه مسجدی محدود میشد، البته ناگفته نماند که همین جلسات نیز دارای اثرگذاریهایی بود و انقلابیون بسیاری درهمین محافل قرآنی تربیت شده بودند که بعدها در دوران دفاع مقدس برای دفاع ازکیان اسلام ذرجبهه ها شرکت کرده و در این جبهه به شهادت رسیدند. این فعالیتها به صورت عمومی بود و شکل و شمایل حرفهای و تخصصی نداشت. پس از پیروزی انقلاب مربیان و اساتید آن دوران به روز شده و با رفت و آمد پرتکرار قاریان و حافظان مصری به ایران فعالیتهای قرآنی در کشور ما رویکرد دیگری به خود گرفت تا جاییکه پس از گذشته ۴۵ سال قاریان و حافظان ایرانی در میادین بسیار پرفراز و نشیب گوی سبقت را از رقبای اعرابی ربوده و حائز رتبه می شوند. آری، به برکت انقلاب آموزش قرآن در کشور ما با روشهای نوین و با حضور اساتید بسیار مجرب انجام شده و تربیت نسلی قرآنی هدفگذاری شده است.
فعالیتهای قرآنی زیرنظر تبلیغات اسلامی و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار میشد تا زمانیکه این فعالیتها برونسپاری شده و به مراکزی تحت عنوان مؤسسات قرآنی شهری و خانههای قرآنی روستایی سپرده شد. خوشبختانه رونق این مراکز در ابتدای امر بسیار مطلوب گزارش شده است، اما این روند صعودی تقریباً از نیمه دهه ۹۰ به دلایل متعدد با سیر نزولی مواجه شد و اوج این سیر را در دوران کرونا و شیوع این بیماری شاهدیم. مؤسسات تخصصی قرآن در چارچوبهای تعریف شده فعالیت داشته و وظیفه تربیت و آموزش نوجوانان و کودکان در رشتههای مختلف را برعهده دارند. امروز فضای مجازی و سمپاشی های فرهنگی که از سوی غرب صورت میگیرد ضرورت توجه به مراکز فرهنگی و قرآنی را دوچندان کرده است و مدیران این مراکز با توجه به خودگران بودن این مراکز با چنگ و دندان ای حوزه کاری و فعالیتی خود دفاع و حفاظت میکنند، اما باید قبول کرد با وجود عدم حضور قرآنآموز کافی در این مراکز چطور میتوان انتظار سرپا ماندن داشت؟ آیا نباید این مراکز از سوی ادارات و سازمانهای مربوطه حمایت شوند؟
به نظر میرسد قصه پرغصه مؤسسات قرآنی باید جایی به پایان برسد، اما هر روز شاهد بیان مشکلات متعدد از سوی مدیران این مراکز هستیم که مکان مشکل عمده این مراکز است. این مراکز روزی در اوج رونق و رفت و آمدهای پرنشاط و پر از هیاهوی کودکان و نوجوانان قرار داشتند و شایسته نیست مسئولان فقط نظارهگر باشند. البته که مسئولان فرهنگی و قرآنی اقداماتی همچون در اختیار گذاردن مساجد و بقاع متبرکه برای مؤسسات انجام داده اند که باید با جدیت بیشتر دنبال شود. از سوی دیگر ادارات و سازمانهای دارای اماکن مازاد و بلااستفاده میتوانند در این امر خداپسندانه مؤسسات قرآنی را همراهی کنند تا رونق سابق مؤسسات به این مراکز بازگردد. به هر ترتیب در پایان این نوشتار باید عنوان کرد که امید است روزی شاهد باشیم که مؤسسات و سایر مراکز قرآنی به دوران طلایی خود بازگشتند.آری، همه باید بکوشیم که قرآن را قفسه کتابخانه ها بیرون بکشیم وباآموزش جدی این کتاب آسمانی مطالب آموزنده وسازنده آن را به قفسه سینه جوانان با ایمان منتقل کنیم . ان شاالله